نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

سفر به عراق ( زیارتی)



 

 

عراق Iraq

 

    

       

باتوجه به تجربه سفرهاي قبلي و احتياجات يك سفر زميني چند روزي مشغول جمع آوري وسايل بوديم شايد باور كردن اين سفر برايم غير باور بود آن هم با خطراتي كه همه نسبت به آن اشراف دارند تصميم بر اين بود كه بصورت خانوادگي به اين سفر برويم كه نشد  بعد از كارهاي اوليه حج و زيارت متوجه شدم 2 عموي خودم هم قصد دارند به اين سفر بياييند خلاصه با توجه به اصلي كه خودم دارم (تو اين مملكت كاري نشد ندارد )توانستيم تاريخ رفت را يكسان كنيم درست روز عيد فطر ساعت 9 صبح

البته قبل سفر بايد بگم كه اين زمان خيلي به نفع ما تمام شد چون آمادگي تشنگي و گرسنگي را داشتيم در طول سفر مشكل خاصي برايمان پيدا نشد  بعد از بدرقه اقوام ساعت 10 اتوبوس ما شروع به حركت كرد ساعت 12 شب به شهر مهران در منطقه مرزي رسيديم  تقريبا  به علت جو خاص انجا اضطرابي همه را فرا گرفته بود

وارد خانه اي شديم كه يك اتاق 12 متري داشت كه شد براي اقايان و اتاقي ديگر براي خانم ها  به علت خستگي نفهميدم كي خوابم برد صبح با سرو صداي همسفر ها از خواب بيدار شدم وارد حياط كه شدم دقيقا شبيه خانه هاي جنوب كشور بود حياط و درخت نخل از گرسنگي بيرون خانه رفتم تا مغازه اي پيدا كنم كه متاسفانه نبود خب اگر هم بود ساعت 5 صبح باز نبود

ناگهان متوجه درخت نخل شدم ديدم كسي نيست و دوست داشتم  بالا رفتن از درخت نخل را تجربه كنم   كه متوجه خرماهاي بالاي آن شدم گرسنگي هم كه اين حرفها حاليش نيست ما هم كه چمدانهايمانم در اتوبوس بود شروع كردم به خوردن و جيب كردن ؟

بعد از صرف صبحانه نيم ساعتي تو راه بوديم تا به نقطه صفر مرزي رسيديم

حلا اين جا مكاني است كه تمام كاروانها بايد منتظر بماندد تا عراقي ها هر وقت حال كردن اجازه ورود بدهن اينجا متوجه شدم كه اينها چجور ادمهايي

هستن  شايد در بعضي اوقات به بيش از 8-9-ساعت انتظار خلاصه از ساعت 9 منتظر بوديم تا 2 بعد اظهر لازم بگم تو پايانه مرزي يه نماز خانه هست  با كولر گازي كه پناهگاه خوبيه براي استراحت؟

زمان ورود به چك پاسپورت عراقي ها ابتدا پاسپورت ها چك مي شود سپس وارد مسيري مي شويم كه ماجراهايي دارد :  تذكر

تواين مسير امريكاييها با استفاده از مزدوران اشرف جوانها را از بقيه جدا مي كنند بايد تو اين مسير خيلي مواظب حرفهايمان باشيم چون انها  زبانمان را بلدن  خلاصه بعد از عكس از چشم من و  بقيه ،يكي از اعضاي كاروان را  به همراه من جدا كردن بعد از بازرسي بدني وارد كانكسي شديم خواهر هاي امريكايي با هيكل هايي 2 برابر ما و خالكوبي هاي جالب (خدايي) با احترام كامل از ما سوالاتي پرسيدن كه طبق ايراني بودن همه را اشتباه جواب دادم

راستي به شغل هم خيلي حساس هستن  بايد فقط بگي شغلم آزاده ؟

خلاصه وقتي اومدم بيرون احساس كردم به جمع آزادگان پيوستم و همه كاروان

از آمدن ما خوشحال شدن ! البته بايد بگم جز 6 نفر گروه مان بقيه براي اين خوشحال شدن كه  تو اين سفر همه به هم ربط داريم يعني اگر كسي جايي

بمونه بقيه هم موندن كه اين شامل همه جاي عراق ميشه ؟ حال اتوبوس هايي بودن كه منتظر سوار شدن ما جالب اينكه همه راننده ها خيلي جوان بودن ؟

اين اتوبوس ها حتما بايد با يك ماشين GM  سربازهاي عراقي اسكورت بشن وگرنه اجازه حركت ندارن :

اينجا تازه زماني بود كه فهميدم چه خيري رسوندن اين امريكاييها به مردم عراق

ماشين هاي GMچشم نواز !

سپس راهمان را به سوی نجف اشرف ادامه دادیم  اولين مقصد ما نجف اشرف بود  زماني كه وارد اين شهر شديم  متوجه چند موضوع شدم  1-ماشين هاي بسيار بزرگ كه يك دوشكا بزرگ روي اون نصب بود و با حفاظت كامل 2- سيمهاي جالب اين شهر به طوري بر آشفته نصب شده بود كه احساس ميكردي اگر دستت را بالا بگيري برق تورا خواهد گرفت شايد روي يك ديوار

بيش از 100 انشعاب 3- كولرهاي ايراني چسبيده به ديوار

نكته جالب به محض نزديك شدن به ايست بازرسي همه اتوبوس بايد سريع

پرده ها را كنار بكشند و بعد از رد شدن سريع به حالت اول برگردد تا هدف تك تير اندازها نشوي

چيز جالب اين بود از تكنولوژي غرب دستگاهي شبيه  كلت كه دور اطراف ماشين توسط يك سرباز برده مي شد كه مواد منفجره را نشان مي داد

نجف اشرف

هتل يا مسافرخانه ما به نام جواد الا ئمه بود كه براي پيدا كردن آن چند ساعتي دور خودمان مي گشتيم   كه بعد متوجه شديم اطراف حرم منطقه حفاظت شده است و هيچ خودرويي حق ورود ندارد ؟

بعد از پياده شدن هجوم  گاري هاي به سمت ما روانه شد كه واقعا ترسناك بود

از نوجوان تا پير هر يك گاري چهار چرخي داشتن كه براي بردن چمدان مسافر ها نزديك بود همديگر را بكشند

بايد توجه كرد اين مسئله در كربلا و منطقه مرزي  هم هست اما نه به اين شدت ! و بايد حتما

قبل از بار زدن با آنها قيمت را طي كرد چون اگر به خودشان باشد  هر چمدان را با يك گاري  مي برند

در اين شهر به محض ورود :

احساس غربت و تنهایی امام علی َ(ع) را با تمام وجودت احساس میکنید.

 

ايوان طلا عجب صفایی دارد

بايد بگم حس و حالي كه در نجف داريد در هيچ جايي از عراق نداريد

يه حس عجيب ! در صحن اين امام احساس تنهايي نمي كني !احساس نميكني كه از شهر و ديار خودت دوري ! احساس امنيت كامل !

خلاصه حس عجيبي است ؟ عظمت ايوان طلا يادآور حيدر كرار است

اما امان از غربت علي

به قول دكتر شريعتي :

علي درد شمشير را نفهميد و ما درد علي را !

راستي هواي نجف نسبت به جاهاي ديگر خيلي گرمتر است جوري كه ساعت 3 صبح حس مي كني ظهر است چه حالي كردم با پنكه هاي عطر افشان حرم

چون بايد از گرما دائم چفيه خود را خيس كني و راحترين جا اين بادبزن ها بودن

كه با قدرت بادشان  گلاب را به فضاي حرم مي بردن ؟

راستي مثل ايران خودمون نيست كه وقتي ميري امام رضا كنار ضريح  اون امام

اگه بخواي برسي  زير دست پا له بشي اينجا مي توني كنار ضريح بشيني و غصه دل را وا كني .

نكته اي جالب كه دقيقا بعد سفر متوجه شدم : از اول سفر ميگفتم حيف كه يكي از همشهريهايمان  كه ذاكر است با ما نيست تو روياي خودم ميگفتم اگه با ما بود چه حالي مي كرديم اما خدا منو دوست داشت يكي از روزايي كه ساعت 2و3 صبح كنار ضريح نشسته بودم فكر كنم خوابم برد يكدفعه ابايي رو حس كردم كه روي صورتم افتاد و صداي خادمين كه ميخاستن ما از آنجا خارج بشيم تا به نظافت بپردازن زماني كه بلند شدم ديدم  ابا براي حاج سعيد حداديان است  ! فقط من و اون انجا بوديم من در شوك حاجي حاجي هم چون تازه رسيده بود اجازه ميخاست تا زيارتي كنه

اونجا بود كه ديگه ولش نكردم اومديم بيرون و با پسرش و چند تا از دوستاش تا اذان صبح نشستيم  دقيق آمارشو گرفتم ديدم از شانس ما ورودش تقريبا با كاروان ماست و همه جا باهميم اگه شانس بياريم

از شانسمون مسافر خونمون نزديك حرم بود و هر وقت  دلمون ميخاست

مي تونستيم بريم زيارت  خلاصه صفايي كرديم ؟

بعد از زیارت مطابق معمول خودم گشتی به اطراف زدم  مزار چند علمای اسلام  علامه حلی و مصطفی خمینی در داخل حرم و در حجره های کنار حیاط مزار ایه الله خویی - ایه الله بروجردی - علامه نایینی  وجود دارند.

لازم به ذکر است که در تمام حرم های موجود در عراق درب ورودی اصلی جنوبی است یعنی با پشت کردن قبله وارد حرم می شوید ولی برای وارد شدن به حرم حضرت علی ع باید از درب اصلی  که در قسمت شرق دارد وارد شد .

 

نماز مغرب همان روز كه تمام شد صدايي تنتم رو لرزاند دنبال صدا گشتم برايم خيلي آشنا بود خلاصه پيداش كردم داشت جلوي ايوان طلا زيارت جامعه مي خواند كسي نبود جز حاج محمود كريمي  چهرش بدجوري نوراني شده بود

باخودم گفتم خدايا جايي نميرم تاز ماني كه اينها اينجا باشند چه حالي كرديم

چه تو كربلا چه نجف  مجالسي هست كه بتوني  هركدوم رو دوست داري

براي عزاداري انتخاب كني ؟

 

بازار نجف

مسير ورودي به حرم و اطرافش اونقدر مغازه وجود دراه كه هر چي خواستي بخري

تو نجف  يكسري پوتين آمريكايي وجود داره كه تقريبا 30-40 هزارتومنه بسته به علاقه چيز جالبي كه جاهاي ديگه نيست  البته بايد توجه كنيد كه هر جا مقداري از خريد هاتون را انجام بدين تا اخرين روز گرفتار نشين كربلا و نجف باهم زياد از نظر قيمت فرق ندارن   راستي تو نجف بعضي از فروشنده ها ايراني هستن

توجه : حتما چانه بزنيد چون مي توانيد خيلي پايينتر از قيمت اول اون جنس را بخرين!

 

 

 

 

 

كاظمين

بعد نجف راهي سامرا شديم  چون  از نظر امنيتي اين شهر اصلا وضعيت خوبي ندارد و  شيعه تو اين شهر كشتنش آسونه بايد چند ساعت بيشتر نمي مانديم بازم خيلي خوبه چون اكثر كسايي كه به عراق اومدن نتونستن سامرا برن؟

 

وارد یک اتوبان شدیم البته داغون  و حرکت مان را برای زیارت اولین بارگاه واقع در مسیر یعنی شهر سامرا و بارگاه امامین حضرت امام حسن عسگری ع و امام هادی ع ادامه دادیم و بعد از گذشتن از چندین ایستگاه بازرسی و تفتیش ماشین با دستگاه و چک کردن مان ادامه داشت ودر ادامه مسیر در قسمت چپ اتوبان  وارد جاده ای شدیم که بعد از گذشتن چند کیلو متری به یک دو راهی که قسمت چپ آن به شهر تکریت و سمت راست آن مسیر سامرا می باشد ادامه مسیر دادیم.

لازم به ذکر است در این جاده ایست و بازرسی بسیار زیادتر و شدیدتر بوده و با تذکر پلیس پرده های ماشین باید جمع شده باشند تا داخل آن دید کامل داشته باشد .

اتوبوس را برای تفتیش برای وجود احتمالی بمب از یک دستگاهی شبیه به مین یاب وارسی میکنند و همچنین از یک دستگاه بمب یاب کوچک دیگری که بعدا درهمه جای کربلا و نجف وجود دارد برای تفتیش ماشین و هم چنین برای بازرسی خانم ها  مورد استفاده قرار میگیرد.دیگر اینکه در مسیر سامرا اثر گلوله های زیادی بر روی ساختمان ها و حتی مقرهای بازرسی پلیس وجود دارد و همچنین در این مسیر رود بسیار عریض با مقدار آب بسیار زیاد وجود دارد که بعدا به دو رود تبدیل میشود و در نزدیکی شهر سامرا دریاچه بزرگی را تشکیل میدهد.

در حدود ساعت 3:30 بعد ازظهربه شهرسامرا رسیدیم.

                              

 

بارگاه امام حسن عسگری ع و امام هادی ع (که اثار تخریب حرم قابل مشاهده می باشد) سامرا  - عراق

بعد از پیاده شدن از اتوبوس و مقداری پیاده روی وارد ایستگاه بازرسی حرم شدیم که مسیر حرم در دو طرف با دیواره بتونی ۶-۵  متری تا نزدیکی حرم ادامه دارد. حرم با توجه به انفجار و تخریبی که انجام گرفت در حال بازسازی است چون در 7 گوشه آن که  مشخص شده است محل جاسازی بمب بوده است که کلا مناره گنبد و ضریح تخریب گردیده است و فقط دیواره سالم بوده است.

ديوارهاي بتوني كه كه حتي درزي از كنار ان معلوم نبود  عجب غربتي ميگفتيم امام رضا غريب است  كلمه مظلومي و غربت از اين شهر گرفته شده است

قبل وارد شدن به صحن جايي بود كه چايي هاي كمرباريك و شيرين مي دادنند

كه خيلي چسبيد /

هر لحظه احتمال حادثه اي مي رفت انفجار تير اندازي ....

     
 

                                     حرم تخریب شده امامین العسگریین  - سامرا

داخل ضریح مرقد چهار بزرگوار امام حسن عسگری ع و همسر گرامی شان نرجس خاتون و خواهرشان حکیمه و همچنین مرقد مطهر امام هادی ع می باشد.

از درب اصلی واقع در شرق که وارد می شویم در سمت  چپ آن , سرداب معروف قرار دارد .

    

 

سرداب - سامرا

سرداب مقدس، زیرزمينى است در سامرَا، كنار مزار امام هادى و امام حسن عسكرى(ع) آن سرداب محل زندگى وعبادت امام هادى و امام حسن عسكرى و حضرت مهدى(ع) بوده وتمام ديدارها با حضرت مهدى(ع) در زمان پدرش در همين منزل و سرداب انجام مى گرفته است .

بعداز پایین رفتن از تعداد زیادی پله وارد آن می شویم که فضای زیادی ندارد که تنها فقط چندین نفر می توانند در آن نماز بخوانند . آنجا بود كه باز صداي آشناي حاج محمود كريمي دلمان را برد ؟

بعد از نماز و دعا وبرگشت به اتوبوس و خوردن نهار در ساعت 4:30 دقیقه مسیر را برای زیارت امامان در کاظمین که در نزدیکی بغداد پایتخت عراق واقع شده ادامه دادیم و بعد از حدود کمتراز2 ساعت یعنی حدود ساعت 6:30 دقیقه و گذشتن از چند ایسگاه بازرسی و ناوارد بودن راننده سوری به جاده و خیابان های عراق به حرم رسیدیم.

 

مرقد امامان حضرت امام موسی کاظم ع و امام جواد ع  کاظمین – بغداد

بعداز وارد شدن به حرم که محل دفن امامان حضرت امام موسی کاظم ع و امام جواد ع می باشد چنان ابهت و حالت روحانی حاکم می باشد که انکار در روی زمین نیستی و یقینا هرگز تا آخر عمر این فضا را فراموش نخواهی کرد و خواستار زیارت دوباره ای خواهید بود .

این حرم با صحن بسیار بزرگ اش بسیار شبیه به حرم امام رضا ع می باشد .

2 گنبد و چه عظمتي براي من كه خيلي جالب بود  در كاظمين  كمي بيشتر از سامرا مانديم و توانستيم نماز مغرب را انجا بخوانيم

نكته : سامرا و كاظمين نسبت به شيعه كينه اي ديرينه دارند و هنوز هم شيعه در اين دو شهر در خطر هستن

بعد از نماز و دعا و زیارت حرم به اتوبوس برگشتیم حدود ساعت 10 شب  بود كه متوجه شديم يكي از  افراد كاروان گم شده 1 ساعتي هم معطل شديم

بغداد

كاظمين نزديك بغداد بود شهر بغداد با تمام جاهاي عراق فرق داشت معلوم بود كمي امروزي است در بغداد حجاب هم به چشم نمي خورد  شايد به خاطر همين بود كه خيلي تاكيد مي كردند بيرون از هتل نرويد

هتل مان هم جاي خوبي بود اما خاك تمام وسايل آن را گرفته بود  احساس مي شد كه روزي براي خودش هتلي بوده ؟

تو بغداد فقط  يك شب و يك صبحانه بوديم  صبح هم قبل از حركت با خودم گفتم سري به بيرون بزنم  مطلب جالب اين بود كه تمام مغازه ها فقط با دلار كار مي كردن چه تجهيزات ماهواره اي تاپي بود  ما كه نتونستيم بگيريم بعد از ساعتي آماده حركت شديم به كربلا  امان از كربلا

كرب و بلا  (يا حسين)

خداوند الطافي به امام حسين (ع )فرمودن: 1 خاك كربلا يا همان تربت كه قابل خوردن است 2 نماز در كنار ضريح و بنا به فتواي بعضي از علما در صحن هم كامل است 3- زير گنبد امام اجابت دعا رد خور ندارد

 

. حدودا 11 صبح به کربلا رسیدیم.ودر یک هتل در  قسمت درب شمالی حرم امام حسین (ع) که حدودا 150 متری با ان فاصله داشت مستقر شدیم.    بعد از استراحت و دوش گرفتن وارد حرم امام حسین ع شدیم .

 

حرم سید الشهدا ابا عبدالله الحسین ع  کربلا - عراق

بعد از وارد شدن از درب ابتدا قبر 72 تن شهدای کربلا را که جنب قبر امام حسین ع  ( سمت راست حرم ) می باشد را زیارت کردیم سپس وارد حرم مطهر امام شدیم  خوب اين سمت قبر امام بود سمت دگر امامزاده اين فرق را در معماري اين دو حرم  قابل مشاهده است  صحن امام حسين تقريبا سر پوشيده است كه داخل هر سقف نام يك معصوم است دوربين بزرگ فيلمبرداري و تجهيزات رسانه اي هم قابل تحسين بود  . تمام نمازهاي جماعت از طريق شبكه ماهواره اي به طور زنده پخش مي شه

در داخل حرم در یک ضلع آن قبر حبیب ابن مظاهر قرار دارد و همچنین قتل گاه آن حضرت در قسمت دیگری است که درست روبروی تل زینبیه می باشد .

در داخل حرم قبر چند علمای دیگر هم وجود دارد و همچنین چندین محل اصابت گلوله سربازان صدام در داخل صحن که به صورت قاب عکس مشخص شده می باشد بخصوص در قسمت قتل گاه .

بعد از خارج شدن از حرم و پیمودن مسیر بین الحرمین ( فاصله بین حرم امام حسین ع و ابوالفضل العباس ع )

 

بین الحرمین ( دو طرف آن سایبان برای استراحت می باشد )

سپس وارد حرم حضرت ابو الفضل ع شدیم. این حرم درست روبروی حرم امام حسین قرار دارند .

 

حرم ابالفضل العباس ع - کربلا - عراق

نماز و دعا را خواندیم و تمام قسمت های آن را زیارت کردیم و سپس برای زیارت قسمت های دیگر از حرم بیرون آمدیم ابتدا محل قطع شدن دست چپ حضرت اباالفضل ع که یک بارگاهی برای آن درست شده است را زیارت کردیم .

يك روز مراسم گرفتن كه مداح حاج سعيد حداديان بود تو صحن حضرت  اباالفضل العباس  شروع كرد به ... اي اهل حرم خوندن ... ديوانه كرد ما رو  مراسمي شد رويايي

اين جو ر مراسما زياد بود يه اقاي بود اهل يزد مداحي خاصي ميكرد اونم برا همه خيلي جالب بود  خلاصه برا امام حسين همه مداح ميشن حتي خودم شروع كردم به خوندن ... تو را كشتند چرا ... اي اهل حرم ...

جالب اين بود شبي تا اذان صبح تو حرم امام حسين بودم  ساعت 2 ديدم چهر پنج نفر دارن سينه ميزنند من هم رفتم  با آنها شروع كردم  باور كردني نبود بعد از چند دقيقه اطراف ما پر شد  يه دختري رو با چرخ آوردن وسط ما كه براي شفايش دعا كنيم  همينطور مشغول عزاداري بوديم  كه ناگهان دختر شروع كرد به درخواست از امام حسين محشري شد اون شب همه فرياد مي كشيدن ؟

ساعت 3-4 بود ديدم تو حرم شروع شد به سرو صداي كندن و كارگر هايي از تو حرم خاك بيرون مي آورند  رفتيم به نيت بر داشتن تربت كه يكي از دو ستان زمان دانشگاه ديدم پرسجو كردم ديدم كنار قبر حبيب را   مي كنن  انوقت بود برايم تعريف كرد كه زير دو حرم جريان آب فرات است كه باعث نمناكي كنار ضريح امام حسين هم همين بود ه كه باعث خرابي قسمت هايي از قبر حبيب شده  تعدادي استخوان هم پيدا كرده بودن يك متري كف ضريح خاك كاملا نمناك بود

پنج شنبه ها در كربلا غوغاست بقدري شلوغ مي شود كه نزديك ضريح هم نمي توان شد جمعه هم به زبان عربي در نماز جمعه اي شركت كرديم كه جالب بود

 

  

 

محل قطع شدن دست چپ حضرت اباالفضل العباس ع  کربلا  - عراق

و بعد همان مسیر را ادامه دادیم و با وارد شدن از یک کوچه تنگ و در نبش یک کوچه محل قطع شدن دست راست حضرت ابو الفضل ع  را زیارت نمودیم.

  

 

محل قطع شدن دست راست حضرت اباالفضل العباس ع  کربلا  - عراق

روز دوم بعد از زیارت حرم  حضرت ابوالفضل عباس ع برای زیارت  تل زینبیه  از حرم خارج  شدیم .  



 

 

تل زینبیه جنب حرم ابا عبدالله الحسین ع  کربلا – عراق

تل زینبیه جایی که حضرت زینب روی ان می امده  از بلندی آن ناظر کارزار روز عاشورا و به شهادت رسیدن یاران و فرزندان ابا عبدالله بوده است . تل که نسبت به حرم امام حسین بلندتر و مشرف به حرم می باشد که حدودا 150 متر با خیمه گاه و حدودا 75 متر با قتلگاه فاصله دارد.   بعد از خواندن نماز و دعا و خارج شدن از آن راهی خیمه گاه اباعبدالله و یارانش شدیم .

در داخل خیمه گاه قسمت هایی را مشخص و ظاهرا شبیه سازی نموده اند مانند:

اولین خیمه خیمه حضرت ابوالفضل ع می باشد چون ایشان نگهبان خیمه ها بوده است  - خیمه و محراب امام حسین ع و امام سجاد ع

(خیمه امام حسین (ع) را هم به صورت گنبد در آورده اند.در خیمه امام حسین (ع) یک سنگ تاریخی وجود دارد که آن را هم حتما ببینید.در جنوب خیمه امام(ع) چاهی با آب شور و غیر قابل خوردن است.میگویند شب عاشورا از آب آن برای وضو و غسل استفاده می کردند) خیمه  علی اکبر و  قاسم ابن الحسن ع و همچنین محل اثاثیه و کجاوه های امام حسین ع و یارانش .

خیمه گاه هم حدودا با محل کارزار روز عاشورا درحدود ۲۵۰ متری فاصله داشت.

 

بازار كربلا

اطراف حرم معمولا بازار وجود دارد در قسمت شمالي حرم

بازار امام جعفر صادق بازاريي بود كه از تمام عراق قيمت هايش بهتر بود در عراق اسباب بازيهاي خوبي باقيمت هاي خوبي مي توان يافت هلي كوپتر هاي جالبي دارن و ماشين ديوانه كه فراو ان است

رسيور هاي كوچك ،كابل و... وسايل خوبي مي توان يافت البته بايد به ورود به ايران هم توجه كرد سعي كنيد وسايل با خودتان حمل كنيد در داخل چمدان  نباشد  براي عبور از گيتها ؟

دوطفلان    

سپس راهمان را ادامه دادیم و به شهر مسیب مزار دو طفلان مسلم رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و وارد حرم آن بزرگواران شدیم یک صحن با دو بارگاه  .

هر کدام از برادران دارای بارگاه جداگانه ای می باشند یکی محمد و دیگری ابراهیم ابن مسلم که در سال ۶۱ هجری قمری به شهادت رسیدند .

 

مسجد كوفه

برنامه روز دوم زیارت و بازدید از مسجد سهله بوده است .

 

مسجد سهله کوفه - عراق

 

بعد از وارد شدن   از درب اصلی که در قسمت شرق واقع است وارد محوطه وسیع سربازی شدیم که فقط دور تا دور آن به عرض ۵ متری سقف و دیوار دارد.

در بخشهاى مختلف صحن مسجد محرابهايى ساخته شده است كه به نام پيامبران و ائمه اطهار(ع) نامگذارى شده اند و در اصطلاح آنها را مقام مى خوانند. اين مقامها عبارتند از:

۱- مقام حضرت ابراهیم ع

۲- مقام حضرت یونس ع

۳- مقام حضرت ادریس ع

۴- مقام حضرت صالح ع

۵- مقام امام سجاد ع

۶-مقام امام صادق ع

۷- مقام امام زمان ع

بعد از خواندن نماز در هر کدام از این مقام ها سوار اتوبوس شده و حدود دو کیلو متر بعد ابتدا به بارگاه میثم تمار رفتیم .

و سپس پیاده به سمت مسجد کوفه حرکت نمودیم در حدود ۵۰۰ متر

ابتدا به خانه ای که منسوب به حضرت علی ع می باشد  از سمت غربی خیابان وارد شدیم که در کنار آن  قصر عبید الله ابن زیاد والی کوفه منسوب یزید قرار داشت که به صورت مخروبه ای موجود است .بعد از زیارت و نماز خواندن در آن و خارج شدن به سمت مسجد کوفه که در همسایگی هم قرار دارند رفتیم .



 

 

مسجد کوفه -  عراق

بعد از وارد شدن به مسجد کوفه که درب اصلی آن سمت غربی خیابان می باشد و معروف به باب الفیل است. مکانی بسیار زیبا و تمیز و با شکوهی مواجه میشوید که حدود ۱۰ سال پیش یک تاجر هندی آن را تعمیر و نوسازی نمود که در ابتدا وارد شدن کسانی که قبلا مسجد بزرگ اموی در دمشق را دیده اند گویا وارد آن مسجد شدند .

داری دو قسمت می باشد حیاط بسیار بزرگ که دور تا دور آن دارای سقف ودر عرض حدودا ۱۵ متری است .

مسجد درقسمت قبله حیاط واقع می باشد که دارای دو محراب است.

محراب اول که محل نماز خواندن حضرت علی ع و محل ضربت خوردن آن حضرت بوده که امروزه فقط جهت زیارت شیعیان می باشد در آن نمازی برگزار نمی شود و در کنار آن نماز برگزار میشود .

محراب دوم که از صحن اول با دیوار چوبی جدا شده است و معروف به محراب نافله حضرت می باشد نماز برگزار می گردد.

در بخشهای مختلف مسجد  مقام و موضع هایی ساختند که در آنجا نماز و دعاخوانده میشود که  عبارتند از :

۱-مقام حضرت ابراهیم ع

2- مقام حضرت خضر (ع)

3- دکه القضا

4- بیت الطشت

5- دکه المعراج - مقام النبی محمد (ص)

6- مقام حضرت آدم (ع)

7- مقام حضرت جبرئیل (ع)

8- مقام حضرت سجاد (ع)

9- مقام حضرت نوح (ع)

10- مقام حضرت صادق (ع)

چه ماجرايي داشتيم سر نماز هاي فراواني كه اونجا خوانيدم  بيش از هزار ركعت ؟.....

از قسمت شرق مسجد که درب دیگری دارد و جزء آن می باشد در قسمت جنوبی بارگاه مسلم ابن عقیل و مختار قرار دارد و در قسمت شمالی قبر هانی ابن عروه می باشد .

 

بارگاه مختار

 

 

 

بارگاه هانی ابن عروه

.

 

بعد از 3 روز راهي ايران شديم با همان تشريفات حفاظتي كه آمديم برگشتيم

 



:: موضوعات مرتبط: سفر به عراق(عتبات عالیات) , ,
:: بازدید از این مطلب : 1291
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

یادمان باشد  , همیشه

ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود"
کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا"
مقداری خرد پشت "چه میدونم"
واندکی درد پشت "اشکالی نداره" وجود دارد.

ایستا، مرموزترین روستای ایران در طالقان

از اواخر دهه شصت، یک مجموعه مسکونی عجیب در شرق شهر طالقان شکل گرفته که مربوط است به پیروان تجددگریز میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفای ۱۳۱۱ خورشیدی) که از امکانات مدرن و جدید استفاده نمی‌کنند. آنها همچنان بر تقلید از میرزا صادق تبریزی باقی مانده‌اند و به سبک زندگی یک قرن پیش ایرانیان زندگی می‌کنند. این محل به «ترک آباد» و «فانوس آباد» هم مشهور است. تا چند سال پیش اهالی شهرک طالقان آنها را اسماعیلی مذهب می‌پنداشتند

روستای ایستا واقع در شهرستان طالقان شاید مرموزترین روستای ایران باشد، روستایی در خاک البرز که مردمانش در زمان توقف کرده اند.
 

در این روستا سکوت حکمفرماست و کسی کاری به کار کسی ندارد. در کوچه ها اثری از رد پای تکه آهنهایی که در شهر "خودرو" نامیده می شود نیست. مردمانی که چون تابلو نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند.

نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و... برای آنان معنا و مفهومی ندارد.

مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همانطور که تا کنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمینهای پدریشان در تبریز روزگار می گذرانند.

شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچگونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند.

جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند

اینجا ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و ... زندگی می کنند.

گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه که با الهام از آرای تجددستیز او چنین زندگی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده‌اند.

میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاور‌هایش تاکید می‌کرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می‌داد.

اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان اوقات شرعی نماز را با شاخصه‌های خود استخراج کرده و آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را نیز با رویت خویش تعیین می‌کنند، به رویای صادقانه معتقدند، آنان به شدت منتظر ظهور امام مهدی ‌(عج) هستند.

فرزندان آن بعد از رسیدن به سن تکلیف مختارند که با آنان زندگی کنند یا به شهر تبریز بازگردند، هیچگونه فعالیت‌ سیاسی و اجتماعی نداشته و باورهای خود را تبلیغ نمی‌کنند.

اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند

اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، رادیو و تلویزیون و... استفاده نمی‌کنند.

کودکان آن روستا به سبک سنتی و مکتب خانه‌ای با فراگیری دروسی همانند واجبات و محرمات فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید سواددار می‌شوند.

ساعت مچی و دیواری در محل زندگی "اهل توقف" وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانه‌های آنان به کار نرفته است.
آنان به نحو اسرارآمیزی از مردم فاصله می‌گیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه می‌دهند.

از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری می‌کنند و با این عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هاله‌ای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکنده‌اند.

اهالی بومی طالقان که به درستی نمی‌دانند اینان از کجا آمده‌اند و چه مرام و مسلکی دارند، گاه آنان را اسماعیلی مذهب و زمانی دراویش ترک دنیا گفته قلمداد می‌کنند که در انتظار ظهور امام مهدی (آخرین پیشوای شیعیان) هستند.

کسانی که به تکنولوژى و استفاده از لوازمِ جدید هیچ علاقه‏اى ندارند. چیزى به نام روز ولنتاین و جشن تولد و ازدواج و عروسى و مدرسه و دبیرستان و کنکور و…. وجود ندارد. فقط به همان رسمِ قدیم، مکتب براى آموزشِ قرآن و شرعیات وجود دارد. زنان و دختران حق ورود به نزدِ مهمان و دیگران را ندارند و در خانه مى‏ماند. خلاصه اینکه اگر دوست دارید متوجه شوید که در دورانِ گذشته، چطور زندگى مى‏کردند، به آن روستا مراجعه کنید.

 

اما بیایید به هزاران کیلومتر دورتر برویم. به غرب و به ایالات متحده و به یکى از ایالتهاىِ آنجا، پنسیلوانیا. شما براى پیک نیک به بیرون مى‏روید که ناگهان با منظره‏اى روبرو مى‏شوید که هر هیچ کجاى دنیا، نمى‏توانید آن را ببینید. انگار با یک ماشین زمان، به گذشته‏ها بازگشته‏اید. آدمیانى که همچون چهارصد سالِ گذشته لباس پوشیده‏اند. محاسنِ بلندى دارند و سیبل هایشان را تراشیده‏اند. با درشکه و اسب به این سو و آن سو مى‏روند. در روستایشان، نه نشانى از تلفن و برق است و نه دیسکو و بار. هیچ اثرى از تکنولوژى و لوازمِ جدید در آنجا مشاهده نمى‏شود. مطمئن باشید که شما به میانِ آمیش‏ها رفته‏اید. فرقه‏اى مسیحى که امروزه تعدادِ بسیار کمى از آنان در دنیا زندگى مى‏کنند. پیروان کیشیشى سوئیسى به نامِ ژاکوب آمان که در میانِ سال هاى 1644 تا 1720 میلادى مى‏زیست و عقایدى خاص خود داشت که امروزه در میانِ آمیش‏ها رواج داد. پیروانِ این مکتب، اکثرا در قرنِ 18 به آمریکا رفتند و در بعضى از ایالت هاى آنجا، سکنى گزیدند. تعدادِ آمیش‏ها در پنسیلوانیا، اوهایو و ایندیانا، از سایرِ ایالت ها بیشتر است.

 esta-1

آمیش‏ها سبکِ زندگى متفاوتى دارند. نه از تکنولوژى استفاده مى‏کنند و نه اعتقادى به درگیرى و جنگ و گریز دارند. اگر کسى به آنان حمله کند، از خودشان دفاع نمى‏کننند و کاملاً عیسى وار، طرفِ دیگرِ صورتشان را جلو مى‏گیرند. این فرقه مسیحى، به کلیسا اعتقادى ندارد و مراسمِ مذهبى‏شان را در خانه‏هاى خود انجام مى‏دهند. البته بعضى از گرایش‏هاى آمیش‏ها، فقط در صورتى از تکنولوژى استفاده مى‏کنند. اول اینکه مثلاً برقى که استفاده مى‏کنند، نباید از دولت گرفته شود و اگر با استفاده از ژنراتور باشد، اشکالى ندارد. دوم اینکه مثلاً تلفن اگر خارج و دور از خانه باشد، مى‏توان از آن استفاده کرد. هر چند که گرایش‏هاى متعصب آمیش، حتى به همین مسئله هم راضى نمى‏شوند.

نکته‏اى که در این مقایسه به دست مى‏آید، این است که در دو منطقه از دنیا که دو نژاد، دو دین و دو سبکِ زندگىِ کاملاً متفاوت وجود دارد، گاهى اوقات شباهتهاى بسیار زیادى به چشم مى‏خورد که نشان مى‏دهد فرهنگِ انسانى و دینى، گاهى اوقات بسیار به هم شبیه مى‏شود. یکى در نزدیکىِ طالقان و دیگرى در لنکستر کانتى ایالت پنسیلوانیا.

میرزا صادق مجتهد تبریزی کیست ؟ 

سال 1274 ه.ق ميرزا صادق مجتهد تبريزي در شهر تبريز ديده به جهان گشود او كه از فقيهان مشهور دوره مشروطيت بود داراي آراي عجيب تجدد ستيزانه‌اي بود.

ميرزا صادق از آن فقيهاني بود كه در دو حيطه نظر و عمل برطرد مطلق انديشه تجود و دستاوردهاي آن تأكيد فراوان مي‌كرد و تا پايان عمر در سال 1351 قمري بر عدم جو از استفاده از ابزار تكنولوژيك و امور جديد و مدرن فتوا مي‌داد.

از ديدگاه ميرزا صادق حكومت كه قانونگذار و مجري قانون است از آن خداوند است و پس رسول او آنگاه به دروازده امام منصوص و منصوب انتقال يافته است.

در عصر غيبت كبري (از سال 239 تا كنون به ويژه دوره مشروطيت حكومت‌هاي عرفي غاصب به شمار مي‌روند چرا كه مقام معصوم و حاكم الهي را غصب كرده‌‌اند. از ديگر سو او بر اين باور بود كه نظام قانونگذاري جديد و عرفي را در قالب نظام مشروطيت غيرممكن مي‌دانست بر همين اصل ميرزا صادق صادق از مخالفان سر سخت مشروطيت و پيامدهاي آن بود به صورتي كه در سال 1292 شمسي با ارسال تلگراف به همراه برخي از علماء به محمد علي شاه خواستار لغو مشروطيت شد. و برخلاف علماي همچون شيخ فضل‌الله مشروطه مشروعه را نيز قبول نداشت.

فرقه اصل توقف يا انتظاريون و يا آخر الزماني‌ها طايفه‌اي ترك زبان و تارك دنيا هستند كه در اراضي  منطقه شرق طالقان در اطراف شهرستان ساوجبلاغ غرب استان تهران زندگي مي‌كنند. اين مجموعه مسكوني كه در كنار رودخانه شاهرود شكل گرفته در بين اهالي طالقان به «ترك آباد»، «فانوس آباد»، «كوي منتظران» و «روستاي ايستا» مشهور است.

esta-5

 

گذراندن شب در نور فانوس و عدم استفاده از برق، ترك زبان بودن، تأكيد فراون بر مقوله انتظار و توقف بر زندگي دويست سال پيش علل اين نامگذاري‌هاي محلي است. آنها از هر گونه مظاهر تكنولوژي و تمدن جديد دوري مي‌كنند كه همين رفتار نامتعارف هاله‌اي از ابهام را در ميان آنان پراكنده است.

در واقع اين افراد با الهام از آراي تجرد ستيز ميرزا صادق مجتهد تبريزي زندگي عجيبي را در زمانه تسلط مدرنيته سامان داده‌اند.

در واقع اين افراد شيعه‌هاي اثني عشري هستند كه بر تقليد از يك فقيه سنتي باقي مانده‌اند و شايد به همين دليل عنوان «اهل توقف» نام مناسبي براي آنان باشد.

خاستگاه اصلي اين فرقه مذهبي كه از حدود يكصد سال پيش تشكيل گرديده است شهر تبريز بوده است.

پس از وفات ميرزا صادق در سال 1311 شمسي مقلدانش در آن شهر به يكي از شاگردان او به نام سيد حسين نجفي طباطبايي رجوع كردند پس از مرگ سيد حسين فرزندش سيد جواد زعامت ديني اهل توقف را عهده‌دار شد.

انشعاب در فرقه با توجه به سطح دانش علمي اندك سيد جواد سيزده خانوار پرجمعيت كه همان هسته اوليه اهل توقف را تشكيل داده بودند با طرح شبهه در ميزان دانش فقهي سيد جواد ناچار در سال 1366 شمسي با هدف جلوگيري از ايجاد تنش به منطقه اي در شهرستان تنكابن مهاجرت كردند و منشعب شدند.

سكني در طالقان

اين گروه سه سال بعد به جهت عدم تسهیل دشواري‌هاي پيش آمده محيطي در روند توليد گندم تنكابن را به مقصد طالقان ترك كردند از دلايل مطرح شده جهت گزينش طالقان اين فرقه به احاديث منزلت طالقان در آخر الزمان، گرايش مذهبي اهالي، آرامش و محيط زيست سالم و طبيعي و عدم انجام اصلاحات ارضي در آبادي‌هاي طالقان را دلايل انتخاب اين منطقه براي سكونت مي‌توان برشمرد.

حسين قلي‌ضيايي (پير فعلي «اهل توقف)در سال‌هاي جواني بيش از انقلاب به منطقه طالقان رفت و آمد داشته و به قول خودش در جست‌جوي مردان طالقان مورد نظر روايات و احاديث اسلامي بود كه از ياران نامدار حضرت مهدي (عج) به شمار مي‌روند.

نامبرده وقتي نتوانست كسي را بيابد خودش زمين‌هايي را خريد و از سال 1369 هجري شمسي زندگي موعود گرايانه‌اي را در منطقه طالقان پي‌ريزي كرد و در همان سال پيروان اين فرقه از تنكابن به طالقان مهاجرت كردند.

 

برخي از اعتقادات اين فرقه

اهالي روستاي ايستا تأكيد مي‌كنند كه سبب اصلي پرهيزشان از زندگي امروزي به جهت تشابه آن به زندگي كفار و بدعت بودن آنها است. به طور مثال تزريق خون را به كسي كه براي ادامه زندگي به آن نيازمند است به سبب بدعت روا نمي‌دانند برخلاف نهي اكثر فقهاي معاصر و دليل خود را بر اين امر بي‌بركت بودن زندگي با اين شيوه را عنوان مي‌كنند.

به زيارت امامان شيعه نمي‌روند زيرا استفاده از وسايل تقليه امروزي را جايز نمي‌دانند. آنها خود را مستطيع نمي‌دانند و به حج نمي‌روند زيرا عزيمت به حج به آن شكلي كه مي‌خواهند برايشان موانعي همانند گذر از مرز را در پي دارد.

اوقات شرعي نماز را با شاخصه‌هاي خود استخراج كرده و آغاز و پايان ماه مبارك رمضان را نيز با رؤيت خويش تعيين مي‌كنند. به رؤياي صادقه معتقدند و در تأييد روش زندگي خود به خواب‌هاي معنوي استناد مي‌كنند اهل توقف به شدت منتظر واقعه ظهور مهدي (عج) هستند و بر اين نظر هستند كه اكنون آخرالزمان است و آخرالزمان از دوره مشروطيت آغاز شده است ايمان در نگاه آنان از جنس تعهد است از همين منظر عقل را وظيفه‌ساز نمي‌دانند و وجود آن را فقط براي وظيفه شناسي ضروري مي‌پندارند.

در اعياد و سوگواريي‌ها نيز مراسم خاصي برگزار نمي‌كنند.

هيچ كس تاكنون زنان و دختران آنان را نديده است فرزندانشان پس از رسيدن به سن تكليف متضاد هستند كه با آنان زندگي كنند يا به شهر تبريز بازگردند.

اهل توقف در هيچ فعاليت سياسي و اجتماعي شركت نمي‌كنند و باورهاي خود درا نيز تبليغ نمي‌كنند. كم عيب‌ترين حكومت دوران غيبت كبري قاجاريه مي‌پندارند بنابراين برخي از آنها تلاش مي‌كنند نسب خود را به قاجاريه برسانند.

يكي ديگر از معتقدات آنها در خصوص نقطه عطف رواج بي‌ديني مي‌باشد.

اين فرقه،سقيفه بني‌ساعده، جنبش مشروطه خواهي ايرانيان، انقلاب كبير فرانسه را نقطه عطف رواج بي‌ديني و انحراف عقيدتي مي‌پندارند.

براي خريد مايحتاج خود همانند، پارچه، ميخ و مقدار بسيار كمي آهن و شيشه و مانند اينها به شهر طالقان مي‌روند و خودشان آهنگري و نجاري دارند.

چندان مالكيتي براي اموالشان در ميان خود نمي‌بينند و بر سر اموال با كسي نزاع نمي‌كنند و اگر كسي در دارايي آنها تصرف كند با او درگير نمي‌شوند و از مال خود چشم‌پوشي مي‌كنند.

در دهكده آنها كساني را مي‌توان سراغ گرفت كه تنها 2 يا 3 بار به بيرون از محل سكونتشان رفته‌اند امرار معاش آنها از فروش املاك موروثي در شهر تبريز و فروش گاو و گوسفند صورت مي‌گيرد.

اهل توقف افراد غير از خود را «اهل بيرون» مي‌نامند در بخشي از اراضي آن روستا كشاورزي و دامپروري كاملاً سنتي انجام مي‌پذيرد.

پرورش گاو، گوسفند، طيور (مرغ و خروس) اسب و قاطر از ديگر فعاليت‌هاي آنان به شمار مي‌رود.

براي تردد از اسب و قاطر استفاده مي‌كنند ديده شده كه چندين بار در تردد و انجام امور كشاورزي از اتوميل با بولدوزر، لودر و تراكتور استفاده كرده‌اند.

در توجيه اين رفتار مي‌گويند كه به ناچار و به جبر از صنعت و ابزار جديد استفاده مي‌كنند.

غذايشان محلي و طبيعي بوده و خوراكي كه خاستگاه و چگونگي توليدش معلوم نباشد مصرف نمي‌كنند و از تناول گندم و ميوه‌هايي كه با كود شيميايي و سموم دفاع آفات نباتي به عمل آمده باشد به شدت پرهيز مي‌كنند.

گوشت كم مي‌خورند فراوان از لبنيات توليدي خود استفاده مي‌كنند از ميهمانان خود با چای پذيرايي مي‌كنند اما خود نمي‌نوشند.

مردان در آنجا علاوه بر شلوار نخي يا پشمي دستباف پيراهن بلندي به تن مي‌كنند كه تا زانو را مي‌پوشاند و اغلب كلاهي پشمينه به سر دارند.

اهالي روستاي ايستا شناسنامه ندارند و جزء آمار جمعيتي ايران  به شمار نمي‌روند و از امكانات رفاهي جديد مانند آب لوله‌كشي، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، راديو و تلويزيون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و رايانه استفاده نمي‌كنند.

كودكان روستا براي علم آموزي به مدارس طالقان نمي‌روند بلكه به سبك سنتي و مكتب خانه‌اي با فراگيري دروس همانند و اجبات و محرمات فقهي، خوشنويسي و اصول عقايد با سواد مي‌شوند.

در مجموع 18 تا 20 جلد كتاب در روستاي ايستا موجود است كه رساله علميه ميرزاصادق مجتهد تبريزي و كتاب خطي سيد حسين نجفي طباطبايي از آن جمله است.

esta-4

ساعت به هيچ شكل در محل زندگي اهل توقف وجود ندارد در معماري خانه‌هاي آنها سيمان و آهن به كار نرفته و درها همه چوبي هستند و دو زبان تركي و فارسي سخن مي‌گويند به مرزهاي جغرافيايي بين كشورها و شهرها اعتقادي ندارند و جهان در ذهن آنها بدون مرز است. هيچ زني را به محدوده روستاي خود راه نمي‌دهند و از گفت‌وگو با زن‌ها غريبه به شدت پرهيز مي‌كنند.

بيماران خود را به روش سنتي درمان مي‌كنند و به پزشك مراجعه نمي‌كنند مگر در حال اضطرار. هيچ گونه نزاع و جرمي از آنان تاكنون گزارش نشده است:

از ادله فقهي آنها مي‌توان به:

1- حرمت تغيير در آفرينش خداوند

2- حرمت تشبه به بيگانگان و كفار

را ذكر نمود توجه به آباداني دنيا را تا آنجا مجاز مي‌دانند كه در خدمت بندگي و تعالي انسان باشد به اعتقاد آنان حضرت مهدي (عج) در هنگام ظهرو از ساز و كارهاي تمدن جديد استفاده نخواهد كرد و با ظهور آن حضرت و استقرار حاكميت صالحان نشاني از اين نوع تمدن نخواهد بود.

اعتقادات فرقه انتظاريون

1- از نظر اعتقادي شيعه 12 امامي هستند

2- نماز و روزه را انجام مي‌دهند

3- با حج ابراهيمي مخالف هستند و به مكه نيز نمي‌روند

4- از هرگونه فعاليت اجتماعي پرهيز و دوري مي‌نمايند

5- منتظر ماندن در كنار رودخانه  يكي از فرايض آنهاست

6- در مسائل سياسي دخالت نمي‌كنند

7- فاقد هرگونه مدرك شناسايي هستند

8- هر حكومتي را به غير از حكومت امام زمان (عج) را قبول ندارند

9- با تلفن مكالمه نمي‌كنند

10- از وسايل ارتباط جمعي تلويزيون، راديو وكتاب استفاده ننموده و خودداري مي‌نمايد.

11- مايحتاج خود را از دامداري و كشاورزي تهيه مي‌كنند

12- به زندگي ابتدايي اعتقاد دارند و از زندگي در جامعه ماشيني و مدرن بيزار هستند و سعي مي‌كنند مثل انسان‌هاي اوليه زندگي كنند

13- استفاده از آب لوله كشي را حرام مي‌دانند و از آب چاهي كه توسط خودشان كنده شده استفاده مي‌كنند

14- اعتقاد دارند ظهور آن امام زمان (عج) در كنار كوه‌ها و رودخانه‌ها اتفاق مي‌افتد

15- از تعليم و تربيت فرزندان در مدارس دولتي خودداري مي‌كنند

16- وسايل گرمايشي آنها هيزم مي‌باشد

17- از تردد روي آسفالت خودداري مي‌كنند مگر به اجبار و ضرورت

18- برق را حرام دانسته و از فانوس استفاده مي‌كنند.

در خاتمه معرفی یک کتاب

کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» تألیف حسین عسگری از پژوهشگران شهرستان ساوجبلاغ در 144 صفحه و شمارگان 2100 نسخه به وسیله نشر شهید محبی منتشر شد.

 

این کتاب نخستین پژوهش درباره طایفه تجددگریز ساکن در منطقه طالقان است که بر تقلید از میرزا صادق مجتهد تبریزی (از عالمان دوره مشروطیت) باقی مانده اند و با الهام از آرای فقهی او روستایی سنتی و ایستا در طالقان سامان داده اند.

 



:: موضوعات مرتبط: مهران طالقان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1064
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : دو شنبه 12 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

آیا بازیگری ربطی به میزان تحصیلات دارد؟

آیا بازیگری ربطی به میزان تحصیلات دارد؟ این روزها بسیاری از بازیگران با تجربه جوانترها را تشویق می‎کنند که با تحصیل وارد کار سینما شوند، اما تجربه نشان داده که بسیاری از بازیگران مطرح سینما به خصوص در سال‎های دور و حتی در سالهای اخیر، تحصیلات مرتبطی با سینما نداشتند و چه بسا اصلا تحصیلات درستی نداشتند. به هرحال شاید تحصیل در رشته‎های مرتبط به بازیگری نتواند برای آنها که صاحب قریحه اند، تاثیرگذاری سازنده داشته باشد، اما بی‎شک شرط کافی برای این منظورنیست. در ادامه سال تولد و میزان تحصیلات بازیگران مطرح سینمای ایران از نظر شما می‎گذرد.

***

 

نیکی کریمی

نیکی کریمی، متولد ۱۳۵۰، تحصیلات: دیپلم

 

پوریا پورسرخ:متولد۵۶ در تهران.دکترای فیزیولوژی گیاهی

نگین صدق گویا، ۱۳۴۹ در تهران، رشته اقتصاد از دانشگاه الزهرا

لاله اسکندری: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس گرافیک

فریما فرجامی: ۱۳۳۱ در تهران، فارغ التحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک

مهناز افشار: متولد ۵۶ در تهران. دیپلم تجربی

بیتا فرهی: ۱۳۳۷ در تهران، دیپلم طبیعی

پژمان بازغی: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس صنایع

فاطمه معتمد آریا: ۱۳۴۰ در تهران، دیپلم هنر

عسل بدیعی: متولد ۵۶ در تهران، لیسانس تغذیه

ساراخوئینی‎ها: ۱۳۵۳در تهران، دیپلم روانشناسی

زیبا بروفه: متولد ۵۴ در تهران، لیسانس حقوق قضایی

ماهایا پتروسیان: متولد ۴۸ در تهران. لیسانس تئاتر

مهران مدیری: ۱۳۴۰ در تهران، دیپلم.

پارسا پیروزفر: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی

محمد رضا فروتن، ۱۳۴۷در تهران، لیسانس روانشناسی بالینی

هانیه توسلی: متولد ۵۸ در همدان.دانشجوی رشته نمایش نامه نویسی

فریبرز عرب نیا: ۱۳۴۳ در تهران، فارغ التخصیل گرافیک

هدیه تهرانی: متولد ۵۱ در تهران.دیپلم

ابولفضل پور عرب : متولد ۱۳۴۰در تهران، لیسلتس بازیگری و کارگردانی تئاتر

بهناز جعفری: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس ادبیات نمایشی

رامبد جوان: متولد ۵۰ در تهران.دیپلم

چکامه چمن ماه: متولد ۵۹ در تهران.دیپلم مجسمه سازی

لیلا حاتمی: متولد ۵۱ در تهران. تحصیل در مهندسی برق و ادبیات مدرن فرانسه را در سوییس نیمه کاره رها کرد

مجید حاجی زاده: متولد ۵۸ در تهران.تحصیل در رشته میکروبیولوژی را رها کرد و هم اکنون تئاتر می خواند

 

فربرز عرب نیا

فربرز عرب نیا، تحصیلات در رشته گرافیک

 

میترا حجار: متولد ۵۵ در تهران.دیپلم

امین حیایی: متولد ۴۹ در تهران. تحصیل در رشته کامپیوتر را رها کرد

شهاب حسینی: متولد ۵۲ در تهران. تحصیل در رشته روانشناسی را رها کرد

شهرام حقیقت دوست: متولد ۵۱٫ کارشناس رشته تئاتر

رضا داوود نژاد:متولد ۵۹ در تهران. تحصیل در رشته حقوق را رها کرد

سام درخشانی: متولد ۵۹ در تهران.تحصیل در رشته نمایش را رها کرد

بهرام رادان: متولد ۵۸ در تهران. لیسانس مدیریت بازرگانی

حبیب رضایی: متولد ۴۸ در مشهد. لیسانس مدیریت بیمارستان

بهاره رهنما: متولد ۵۲ در تهران.لیسانس ادبیات فارسی و حقوق قضایی.دانشجوی فوق لیسانس در رشته نمایش

مریلا زارعی: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس مهندسی صنایع غذایی

فقیهه سلطانی: متولد ۵۳ در تهران.لیسانس ادبیات نمایشی

 

پوریا پورسرخ

پوریا پورسرخ، تحصیلات دکترای میکرو بیولوژی

 

رامبد شکرآبی: متولد ۵۱ در تهران. دیپلم ریاضی

رضا شفیعی جم: متولد ۵۰ در تهران. لیسانس نقاشی

غزل صارمی: متولد ۵۷ در تهران.دیپلم

میلاد صدر عاملی: متولد ۶۱٫ دانشجوی رشته مهندسی نساجی

امیر حسین صدیق: متولد ۵۱ در نیشابور. دیپلم بازیگری

لادن طباطبایی: متولد ۴۹ در تهران.لیسانس بازیگری

شبنم طلوعی: متولد ۵۰ در تهران. دیپلم

پرستو صالحی: متولد ۵۶ در تهران. لیسانس

رزیتا غفاری: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس کارگردانی سینما

شقایق فراهانی: متولد ۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی

گلشیفته فراهانی: متولد ۶۲ در تهران. دانشجوی رشته موسیقی

نگار فروزنده: متولد ۵۷ در تهران.دیپلم

حدیث فولادوند: متولد ۵۶ در تهران.فوق دیپلم

علی قربان زاده: متولد ۵۷ در تهران.دیپلم

شبنم قلی خانی: متولد ۵۶ در تهران. فوق لیسانس رشته تئاتر

ترانه علیدوستی: متولد ۶۳ در تهران. دیپلم

مهتاب کرامتی: متولد ۵۰ در تهران. لیسانس میکروبیولوژی

نیکی کریمی: متولد ۵۰ در تهران. دیپلم تجربی

مانی کسراییان: متولد ۵۵ در شیراز. لیسانس بازیگری

باران کوثری: متولد ۶۴ در تهران. دیپلم موسیقی

کامبیز کاشفی: متولد ۵۶ در تهران. دیپلم

محمد رضا گلزار: متولد ۵۴ در تهران.لیسانس مکانیک سیالات

پوپک گلدره: متولد ۵۰ در تهران. لیسانس روانشناسی

سروش گودرزی: متولد ۵۳ در تهران. لیسانس کامپوتر

لادن مستوفی: متولد ۵۱ در شهسوار. لیسانس کارگردانی

مرجان محتشم: متولد ۴۸ در تهران، رها کرده دبیرستان

یکتا ناصر:متولد ۵۷ در تهران.لیسانس مهندسی محیط زیست



:: موضوعات مرتبط: مطالب جالب و خواندنی , ,
:: بازدید از این مطلب : 907
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

مراسم عقد پرنس ویلیام و کیت میدلتون راس ساعت ۱۱ صبح به وقت بریتانیا در حضور میهمانان ویژه و در حالی که میلیون ها نفر در سراسر جهان از طریق تلویزیون نظاره گر آن بودند، در کلیسای وست مینستر در مرکز لندن انجام شد.

پس از برگزاری مراسم، عروس و داماد در حالی که سوار بر کالسکه ای روباز بودند، در میان ابراز احساسات کسانی که از نخستین ساعات امروز (۲۹ آوریل ) درخیابانها حضور داشتند، به کاخ باکینگهام رفتند.

براساس گزارش ها، پس از مراسم، ملکه بریتانیا به پرنس ویلیامز لقب دوک کمبریج و به کیت میدلتون لقب دوشس کمبریج را داده است.

در این مراسم، چهره های سیاسی، هنری و ورزشی از جمله دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا و همسرش، جان میجر، از نخست وزیران پیشین بریتانیا، جولیا گیلارد، نخست وزیر استرالیا،دیوید بکهام، فوتبالیست سرشناس به همراه همسرش، التون جان خواننده و آهنگساز بریتانیایی و گای ریچی کارگردان بریتانیایی حضور داشتند.

براساس گزارش ها با وجودی که گفته می شود خانواده عروس و داماد تلاش کرده اند تا با توجه به بحران اقتصادی موجود از هزینه های عروسی کم کنند تا از انتقادها بکاهند، اما گفته می شود این مراسم دست کم دو میلیون پوند برای بخش های عمومی بریتانیا هزینه داشته است.

گزارش ها حاکی از آن است که در جریان مراسم عروسی ۴۳ نفر در لندن در ارتباط با احتمال ایجاد ناامنی در مراسم توسط پلیس بازداشت شده اند.

از این مراسم عروسی ، به عنوان بزرگترین و مهم ترین رویداد سلطنتی طی سی سال گذشته یعنی از زمان ازدواج پرنس چارلز و دایانا اسپنسر، پدر و مادر پرنس ویلیام، یاد شده است.


 





















 
 












 

 

 





 





 

 

 

 

مراسم ازدواج شاهزاده ها در نقاط مختلف جهان

ویلیام و کیت میدلتون پس از ۸ سال نامزدی روز جمعه ۲۹ آوریل ازدواج کردند. این درحالی است که کیت میدلتون به طبقه اشرافی انگلیس تعلق ندارد و سوژه‌ای برای روزنامه نگاران انگلیسی شده است. این مراسم نیز به مانند مراسم پدر و مادر ویلیام اجرا شد.
 

 
به گزارش فردا، مجله فارین پالیسی در گزارش تصویری خود به سنت‌های ازدواج در برخی از کشور‌ها پرداخته است که از بعضی جهات قابل توجه است. کشورهایی چون پادشاهی سوازیلند در جنوب افریقا، بوتان در آسیا، موناکو در فرانسه و...
 
 
 
 
سواتی-پادشاه سوازیلند
 
در تصویر بالا، پادشاه سوازیلند- سرزمینی محاط شده در درون کشور افریقای جنوبی- در مراسم سنتی ازدواج در کشور خود شرکت کرده است. سواتی- پادشاه ۴۳ ساله این کشور- در حالی به این ازدواج دعوت شده که ۱۴ همسر دارد و شورای سلطنتی در این کشور همسران او را انتخاب می‌کنند. این شورای سلطنتی همچنین به تصمیم گیری در مورد صلاحیت حضور هر یک از این همسران در مراسم‌های مختلف، می‌پردازد. پادشاهان این کشور برای حفظ رابطه خود با گروه‌ها و اقوام مختلف در کشور، دختران آن‌ها را به همسری می‌گیرند. برای مثال پدر سواتی، ۷۰ همسر داشت و ما حصل این ازدواج‌ها ۲۱۰ فرزند بود. به هنگام برگزاری مراسم ازدواج، دختران جوان به حرکات موزون می‌پردازند و در این میان اگر پادشاه نظر خاصی به هر یک از آن‌ها داشته باشد، آن دختر مجبور است تن به ازدواج با پادشاه بدهد. سواتی هم اکنون از ۱۴ همسر خود ۲۳ فرزند دارد.
 
 
 
 
 
 
سوئد، شاهزاده ویکتوریا و دانیل وست لینگ
 
ملکه ویکتوریا و دانیل وستلینگ در سال ۲۰۱۰، با یکدیگر ازدواج کردند. این ازدواج در حالی انجام شد که پدر شاهزاده ویکتوریا- کارل گوستاو- صراحتا با این ازدواج مخالف بود و اعلام کرد «داماد او به طبقه اشرافی تعلق ندارد و صرفا مربی ژیمناستیک دختر او بوده است». به رغم این گفته‌ها آن‌ها با یکدیگر ازدواج کردند و در مراسم ازدواج ان‌ها ۱۲۰۰ نفر شرکت داشتند و ۵ میلیون نفر در نقاط مختلف جهان مراسم آن‌ها را به طور زنده تماشا می‌کردند.
 
 
 


 

شاهزاده سایاکو و یوشیکو کورودا ژاپن
ازدواج شاهزاده ژاپن، بیشتر به ملودرام فیلم‌های عاشقانه شباهت دارد. شاهزاده ژاپنی با پشت پا زدن به سنت‌ها و رسوم خانوادگی خود، در سال ۲۰۰۵ با یوشیکی کورودا- کارمند دولت- ازدواج کرد. موافقت او با این ازدواج به معنای خروج او از خاندان سلطنتی و مبدل شدن او به شهروندی معمولی درجامعه ژاپن بود.

در طول عمر ۴۵ ساله خاندان سلطنتی، یوشیکی اولین کسی بود که دست به چنین اقدامی زد و در سن ۳۶ سالگی- پس از موافقت خانواده با ازدواجش- خانواده را ترک گفت و با فرد مورد علاقه خود ازدواج کرد.
 
 
 
 
 

 
جیگمی وانگچوک- بوتان
جیگمی وانگچوک- پادشاه بوتان- در سال ۱۹۸۸ با ۴ خواهر متعلق به یک خانواده متشخص بوتانی ازدواج کرد. در مراسم ازدواج او که فقط خانواده‌های مهم و موبدان معابد حضور داشتند، برای اولین کودک او نیز نامی تعیین شد. هم اکنون او صاحب هشت کودک است.
 
 
 
 

موناکو-شاهزاده رینر و گریس کلی
گریس کلی- بازیگر برنده اسکار- برای اولین بار شاهزاده رینر را در جشنواره فیلم کن فرانسه ملاقات کرد. سرانجام پس از ۶ ماه مکاتبات عاشقانه، شاهزاده رینر برای پیشنهاد ازدواج به امریکا مسافرت می‌کند و آن‌ها در سال ۱۹۵۶ با یکدیگر ازدواج کردند.

برای آماده کردن لباس عروسی گریس کلی، ۳۶ خیاط به مدت ۶ هفته مشغول به کار بودند تا اینکه توانستند لباس را آماده کنند. پس از ازدواج نیز او از دنیای بازیگری در هالیوود برای همیشه خداحافظی کرد.

 

 

 

اردن-ملکه رایانا و عبدالله دوم
کیت می‌دلتون تنها کسی نیست که از خانواده معمولی به کاخ سلطنتی راه می‌رسد. ملکه رانیا، همسر عبدالله دوم- پادشاه اردن- زمانی که فقط ۲۲ سال داشت و کارمند شرکت اپل بود، با عبدالله دیدار کرد. آن‌ها در کمتر از دو ماه با یکدیگر ازدواج کردند و رد مراسمی سنتی در شهر امان ازدواج خود را جشن گرفتند.
 
 
 
 
 

انگلستان-ولیعهد چارلز و دایانا-کاملیا
دایانا در حالی که تنها ۱۹ سال داشت به ازدواج شاهزاده چارلز۳۲ ساله درآمد.

مراسم ازدواج آن‌ها در حالی برگزار شد که نزدیک به ۷۵۰ میلیون نفر در سراسز جهان، به تماشای آن نشسته بودند.

این ازدواج اگر چه از نظر شکوه و جلال بسیار زیبا بود اما پایان تراژیکی داشت. در سال ۱۹۹۲ دایانا از چارلز جدا شد و در سال ۱۹۹۶ زندگی مشترک آن دو به پایان رسید. یک سال پس از آن نیز دایانا در حادثه رانندگی در فرانسه کشته شد. اما شاهزاده چارلز در سال ۲۰۰۵ با کاملیا ازدواج کرد.


:: موضوعات مرتبط: مطالب جالب و خواندنی , ,
:: بازدید از این مطلب : 995
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

از بچگی همه ما این را شنیده ایم که حقوق زنها پایمال میشود.



آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟
از کودکی شروع میکنیم :


در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟


روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند


هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود


هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :

پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند


روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :

پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟


در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .


در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند


در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.


در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!


در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.


هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند


هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد


هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.


کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …

:53:

:kap:



:: موضوعات مرتبط: مطالب جالب و خواندنی , ,
:: بازدید از این مطلب : 732
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

http://www.1.200ax.com/upload_pic/1287984750.jpg

http://www.1.200ax.com/upload_pic/1287984747.jpg



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
:: بازدید از این مطلب : 358
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 4 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

http://www.1.200ax.com/upload_pic/1287984750.jpg



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
:: بازدید از این مطلب : 418
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : یک شنبه 4 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی
من اگه خدا بودم...


اینقدر هوای دو نفره رو به رخ تک نفره ها نمیکشیدم...



oii68hkdlf5f0jvjr2sj.jpg


نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم ..


چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ ـ ..


2pd4zie9nwojug40lxvb.jpg



هر روز تكراريست

صبح هم ماجرای ساده ایست

گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند



2bvwc4g8tfu08lvumfk.jpg


عمر من قد نميدهد

به سفرت بگو كوتاه بيايد


mpbul0kxmt1886a86a1p.jpg


رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم.


خدایا

می شود استعـــــفا دهم؟!

کم آورده ام ...!


9u6n5bxt0z5kt49br1.jpg

 

آن شب ...


که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ...


تماشا می کرد ...

 
آن شب که شب پره ها ..

عاشــقـــانه تر ..

 
نــــور را می جســـتند ...!

 
و اتاقم ..

 

سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... !

دانستم..


تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...!


njc53z2ds7kfh9zghmdb.jpg


من کویر خسته ام تویی نم نم بارون

دلم برات تنگ شده کجائی ای مهربون . .





این روزها

آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست

که رخت های دلتنگیم را

فرصتی برای

خشک شدن نیست



1v2q5r4s6p6nusfx416w.jpg


همیشــــ ـــ ـه از آمدن ِ نــ بر سر کلماتــــــ ـــ ـ مـی ترسیــدَم !

نـ داشتن ِ تو ...نـ بودن ِ تو ...

نـ ماندن ِ تو ...

.

.

.

کــاش اینبــار حداقل دل ِ واژه برایــــ ـــ ـم می سوختـــــ ـــ ـ

و خبــری مـی داد از

نـ رفتن ِ تـــو ..


g4yttd6hd7r30ardj02.jpg


کاش میدانستی

لحظه هایم

بی تو تنهاست....


4bk81c8a7vgnpz4oha9l.jpg


امید وصــل تـــو نگذاشت تا دهـــم جان را

وگـــر نه روز فراق تـــو مردن آســـان بود


db4wxk0r8peyz5jgsa9x.jpg


خاطراتــــــ ـــ ـ کودکیـم را ورق می زنــــ ـــ ـم


و یک به یک ، عکسها را با نگاهــــ ــ ـم می نوشم

عکسهـای دوران کودکیــــــ ــــ ـم طعـــــم خوبـی دارنــد ....


4vojklgid6x95kpv5xs.jpg


" بند بند وجودمــــ ـــ ـ ..


بـه بند بند وجود تــو بستــه استـــــ ــــ ـ

با این همه بنــد

چه قـــــ ـــ ـدر از هم دوریـــــــ ــــ ـم" ..




هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی،


نمی توانم نفس بکشم!

عجب نفس گیر است

هوایِ بی توئی!


zpfdsiwewoprgvm6cwvs.jpg


میدانی تنهایی کجایش درد دارد !!؟


انکارش ...

e5drd6nflafx24xb7jfx.jpg
 

من تو را نمی سرایم !..

 

 

 
تو ...

 
خودت در

 
خودت

 
و

xqs23sdippsd4lbmit.jpg
 

انگـــار


آخرین سهــــــ ــــ ــم ما از هم

همین سکوتـــــــــ ـــــــ ــــ اجباری سـتــــــ ـــ ـ ..

0eors6bgo3i0oz695ry.jpg


در بدرقــــــه چشمان تو نميتوان غربت را فراموش كرد و

كوچــــــه سرارسر ميشود از وداعي عاشقانــــه...


mm0paf0ipqb9ove1ps8.jpg


دلِ سبــــــزم را گــــــ ــــ ـره زد ..

و رفتـــــــ ــــ ــ تا بـــــــه آرزوهـــایش برســــد ..


wz87l0vz3x5uk21kog1.jpg

گـل یا پــوچ؟

دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن

بگذار فقط تصــــــور کنم ..

که در دستانتــــ

برایـــم کمی عشق پنهـــان است ..


a36pltuimpj5zo1jyj36.jpg



سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی

چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی


369fl93q5dk3y579dfb4.jpg

" تـــو "

دو حرفـــــــــ ــــــ ــــ بیشتر نیســـت ،

کلمه ی کـــوتاهی

کـــــ ـــ ـه برای گفتنش ..

جانم به لبــــــ ـــ ـ رسید و

ناتمـــــ ــــ ــام ماند ..*



umxd83esgvj1cojtggbz.jpg


حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!

حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه

اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ!

خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود!

برمیگردم چـون

دلـتنـگـت مــی شــوم!!!


zskdf3dohpotoyx3fs2.jpg

 
فرقـے نمـے کند !!

بگویم و بدانـے ...!

یا ...

نگویم و بدانـے..!

فاصله دورت نمی کند ...!!!

در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...!

جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.:

دلــــــــــــــم.....!!!

 

a8zcu81mcbycfd6v05xb.jpg


در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ،

در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است ،

همیشه دلتنگ توام ...



qrm7x1yf6gfpp0si0x7.jpg


امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد

یا باید خانه مان را عوض کنم

یا پستچی را

تو که هر روز برایم نامه می نویسی .... مگه نه ؟!!


071ccywy28g0p6enpoh.jpg
شعر را بیدار می کنی !!
قلم را وسوسه می کنی !!
 
واژه ها می نشینی ..!


:: موضوعات مرتبط: دل مشغولیهای من , ,
:: بازدید از این مطلب : 726
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 4 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یاسر مهرانـی

 

نگاهی به ده مورد از عجیبترین ساخته های دست بشر!   

 

 

1-اهرام ثلاثه:

اهرام مصر


مجموعه اهرام جیزه نام مجموعه اهرام تاریخی ساخته شده در دوران مصر باستان است که در حاشیه شمالی شهر قاهره کنونی واقع شده است. هرم بزرگ جیزه یکی از اهرام در مجموعه اهرام جیزه و تنها بازمانده عجایب هفت‌گانه جهان محسوب می‌شود.[۲] قدمت اهرام جیزه به سلسله چهارم مصر می‌رسد که نام‌های آنها عبارتند از هرم خوفو، هرم خفره و هرم منکور. که خوفو بزرگترین شان و یکی از عجایب هفت گانه است.

 


2-دیوار چین:

دیوار چین


این دیوار در نقشه جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است. این اثر سال ۱۹۸۷ در "فهرست میراث جهانی" ثبت شد.
این ادعا که این دیوار تنها پدیده انسانی است که از فضا قابل رویت می باشد، بارها تکذیب شده است ولی هنوز در باور عوام جا دارد.
تاریخ ساخت دیوار چین به قرن ۹ قبل از میلاد باز می گردد. حکومت وقت چین برای جلوگیری از حملات ملیت‌های شمالی، برجهای آتش برای خبر رسانی و یا قلعه‌های مرزی برای حصول اطلاعات دشمن را در ارتباط با دیوار و بر روی آن ایجاد کرد . در دوره حکمرانی سلسله‌های بهار و پاییز و کشورهای جنگجو، میان دوک‌ها جنگ بر پا شد و کشورها با استفاده از کوه‌های مرزی به ساخت دیوار پرداختند تا سال ۲۲۱ قبل از میلاد، امپراتور چین شی خوان پس از به وحدت رساندن چین، دیوارهای دوک‌ها را به هم متصل کرد که به صورت دیوار بزرگ در مرزهای شمالی بر روی کوه‌ها در آمد . او می خواست با این کار از حملات دشمن به مراتع شمالی جلوگیری کند.

 



3-تاج محل:


آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر اگرا و در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شده‌است. این بنا به دستور شاه جهان، پنجمین امپراتور گورکانی هند به منظور یادبود همسر ایرانی محبوبش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ (میلادی) به‌هنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده‌است. شاه بنا به وصیت همسرش تصمیم گرفت با ساخت بنایی زیبا، مجلل و عظیم، همسرش را جاودانه کند. از این‌رو آرامگاهی زیبا بر روی قبر او بنا نهاد.

 


4-ماچو پیچو:

ماچو پیچو


به معنی قلهٔ قدیمی، یک محوطه باستانی به جا مانده از آثار دورهٔ اینکاها می‌باشد که در ارتفاع ۲٬۴۳۰ متری از سطح دریا در دامنهٔ کوه در بالای درهٔ اوروباما در کشور پرو و در ۷۰ کیلومتری شمال کوسکو قرار گرفته‌است. اغلب اوقات از آن به‌عنوان «شهر گمشدهٔ اینکاها» یاد می‌شود. ماچو پیچو احتمالأ شناخته شده‌ترین نماد امپراتوری اینکاها می‌باشد.

این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساخته‌شده و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیایی‌ها متروک شده‌است. برای قرن‌ها فراموش شده‌بود و به جز عده‌ای از مردم محلی کسی از آن نامی به خاطر نداشته است. این اثر در سال ۱۹۱۱ میلادی توسط هیرام بینگهام، تاریخ‌شناس آمریکایی به جهانیان معرفی‌شد. پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال ۱۹۸۳ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته می‌شود.

 



5-بالی:

بالی


بالی جزیره‌ای است واقع در کشور اندونزی که از مراکز گردشگری مهم جهان به شمار می‌رود. مختصات آن ۸° ۲۵′ ۲۳″ جنوبی و ۱۱۵° ۱۴′ ۵۵″ شرقی است. جزیرهٔ بالی جزو یک رشته‌جزایر است که جزیرهٔ جاوه در غرب آن و جزیرهٔ لومبوک در شرق آن قرار گرفته‌است. هنرهای گوناگون همچون رقص، تندیسگری، نگارگری، چرمگری، فلزکاری و بویژه موسیقی سبک گامِلان در این جزیره در سطح بسیار بالایی قرار دارند.

 



 
6-انکگور وات:

انکگور وات


انگکور وات نام مجموعه‌ای از معابد است که در اوایل سدهٔ دوازدهم برای شاه سوریاوارمان دوم در انگکور در کامبوج ساخته شد تا پرستشگاه حکومتی و پایتخت او قرار گیرد. این معبد که در ابتدا معبدی هندو بود و به ویشنو، خدای هندیان تقدیم شده بود پس از ورود آیین بودا به معبدی بودایی بدل شد. انگکور وات که تا به‌امروز به‌خوبی حفظ شده است هنوز هم تنها پرستشگاهی است که از زمان ساختش تا کنون به عنوان یک مرکز مذهبی استفاده می‌شود.

این معبد بزرگترین بنای مذهبی در جهان است و معماری اصیل خمری را می‌توان در آن مشاهده نمود. انگکور وات که اصلی‌ترین جاذبهٔ گردشگری کامبوج است، نشان ملی آن کشور نیز به‌شمار می‌آید و طرح آن بر روی پرچم کامبوج نیز نقش بسته است.

«انگکور وات» ترکیبی امروزی به معنای «پرستشگاه شهر» است. «انگکور» شکل بومی کلمهٔ نوکور است که از واژهٔ سانسکریت ناگارا (नगर) به‌معنای پایتخت یا شهر گرفته شده و «وات» نیز واژهٔ خمری برای معبد است. پیشتر این معبد به Preah Pisnulok شناخته می‌شد که لقب پس از مرگ بنیان‌گذارش شاه سوریاوارمان دوم بود.


 


7-شهر ممنوعه:

شهر ممنوعه


شهری قدیمی در منطقه پکن، پایتخت کشور چین است و یکی از مهمترین دیدنی‌های تاریخی این کشور بشمار می‌آید.

شهر ممنوعه به روایتی وسیع‌ترین و کامل‌ترین مجموعه معماری چوبی در جهان بشمار می‌رود.

احداث شهر ممنوعه در سال ۱۴۰۶ میلادی با دستور جو دی دومین امپراتور سلسله مینگ آغاز گردید و ظرف ۱۴ سال ساخته شد. تا سال ۱۹۱۱ میلادی و نابودی سلسله چینگ (قریب ۵۰۰ سال) جمعا ۲۴ امپراتور در این شهر ممنوعه اقامت کرده و بر چین فرمان رانده اند. از سال ۱۹۲۴ بازدید از این مجموعه به عنوان کاخ موزه برای عموم آزاد گردید و ممنوعه بودن آن پایان پذیرفت.

این اثر نادر با ساختگاهی مستطیل شکل مساحتی حدود ۷۲ هکتار را در برمی گیرد. ابعاد آن ۹۶۱ متر طول در امتداد شمال به جنوب و ۷۵۳ متر عرض در امتداد شرق به غرب است. دیواری با ارتفاع ۱۰ متر و خندقی با عرض ۵۲ متر دورتا دور مجموعه را فراگرفته است. دیوار در هر ضلع خود یک دروازه را جای داده است. بر روی ضلع جنوبی «دروازه نیمروز» (Meridian Gate) و بر روی ضلع شمالی «دروازه نیروی ایزدی» (Gate of Divine Might) قرار دارد. دیوارها ضخیم هستند و طوری طراحی شده اند که در برابر آتش توپخانه آن زمان مقاومت کنند.

 


8-معابد باگان پاگودا:

معابد باگان پاگودا


مجموعه معابدذ بودایی است که مربوط به قرن 11 تا 13 میلادی است .

 


9-معبد کارناک:

معبد کارناک


معبد بسیار بزرگی در کنار رو نیل است که کانون مذهبی مصریان در زمان مصر قدیم بوده است.

 


10-تئوتیهواکان

ئوتیهواکان


نام مکان باستانی بزرگی‌است در حوزهٔ آبگیر مکزیک که بزرگترین هرم‌هایی که پیش از درون‌شد اسپانیاییان بدین سرزمین ساخته‌شده‌است در آن جای دارد.

تئوتیهواکان از نیمه نخست هزارهٔ یکم در اوج و بزرگترین شهر قاره آمریکا پیش از اکتشاف این قاره به دست اروپاییان بود. در اوج خود این شهر ۱۰۰ هزار باشنده را در خود جای می‌داده‌است. این شهر بر سراسر آمریکای میانه نفوذ داشته‌است. مردمان آن به احتمال از گروه‌های نژادی ناهوا، اتمی و توتوناک بوده‌اند.

این بخش تاریخی امروزه در شهرداری سن خوان در ایالت مکزیکو جای‌گرفته‌است و در حدود ۴۰کیلومتری شمال خاوری شهر مکزیکو. این بخش تاریخی ۸۳ کیلومتر مربع گتردگی دارد و از ۱۹۸۷ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت‌است.

+ نوشته شده در  یکم اردیبهشت 1390ساعت 16:6  توسط یاسر مهرانی  |  نظر بدهید

 

به گزارش برنا، سایت های عربی اعلام کردند، "شیخه موزه" همسر دوم امیر که ایرانی الاصل است  که نام وی در لیست شیک پوش ترین زنان جهان در سال 2010 آمده بود به عنوان شیک پوش ترین زن جهان انتخاب شد.


در همین حال "پرنس چارز" ولیعهد انگلیس نیز به عنوان شیک پوش ترین مرد جهان انتخاب شده است.

روزنامه گاردین انگلیس "شیخه موزه" را از لیست زنان شیک پوش در سال 2010 به عنوان چهره سرشناس مد جدید در لباس های شیک و اعیانی انتخاب کرد.


گفتنی است که در این لیست "لئوناردو دی کاپریو" بازیگر سرشناس هالیوود و "یواخیم لو" مربی تیم ملی آلمان نیز به عنوان شیک پوش ترین و خوش تیپ ترین مردهای جهان انتخاب شدند.

 

Persianv.com At site

Persianv.com At site

+ نوشته شده در  یکم اردیبهشت 1390ساعت 15:48  توسط یاسر مهرانی  |  نظر بدهید

 

 

به بهانه زادروز چارلی چاپلین


سر چارلز اسپنسر چاپلین (Sir Charles Spencer Chaplin) در 16 آوریل سال 1889 (122 سال پیش) در لندن به دنیا آمد. چارلی مهمترین و تاثیرگذارترین شاگرد مك سنت و فرزند یك نمایشگر تالارهای محلی موسیقی انگلیسی به نام جرالدین چاپلین بود. والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ شهر لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازه‌خوان، اما پیش از آنكه وی 3 ساله شود از هم جدا شدند.

چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. بعدها مادرش دچار بیماری روانی می‌شود و در یك آسایشگاه در حوالی لندن بستری می‌شود. اما پدرش زمانی كه چارلی ۱۲ ساله بود، فوت شد. زمانی كه مادرش در یكی از اجراهای زنده تئاتر كه برای سربازان اجرا می‌شد، جسمی به سر وی برخورد كرد و آسیب دید، چارلی 5 ساله روی صحنه رفت و تماشاچیان عصبانی را با خواندن آهنگی سرگرم و آرام كرد. با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیق تری پیدا كردند و هر دو با استعداد بالایی كه داشتند در همین سالن قدیمی كه پدر و مادرشان در آن كار می‌كردند، مشغول به كار شدند.



چاپلین در سال 1910 به آمریكا رفت و با برادرانش استودیو چاپلین را تاسیس كردند. در سال ۱۹۲۸ مادر چاپلین، درست در زمانی كه ۷ سال از انتقال وی توسط پسران به هالیوود می‌گذشت، از دنیا رفت. بعدها چارلی از وجود برادری ناتنی از سمت مادر آگاه ‌شد به نام ویلر دریدن كه این برادر نیز به مابقی برادران در هالیوود و استودیو چاپلین ‌پیوست. چاپلین یهودی‌زاده فقیری بود كه دوران كودكی را در دشواری و تنگدستی گذراند و در نخستین سال‌های شكوفایی سینما در امریكا، با تكیه بر خلاقیت و استعداد خود به اوج شهرت رسید.

در سال ۱۹۱۳ بازی چاپلین در آمریكا مورد توجه یكی از فیلمسازان قرار می‌گیرد و از آن پس با شركت فیلمسازی كی استون همكاری می‌كند. وی نخستین فیلمش را با نام ساختن یك زندگی كه فیلم كمدی بود در سال ۱۹۱۴ آغاز كرد. در این كمپانی و با این فیلم چاپلین به شهرت رسید. به تدریج چاپلین به محبوب‌ترین هنرمند تاریخ سینما تبدیل شد و تهیه‌كنندگی آثارش را نیز بر عهده گرفت.

در 1913، هنگامی كه با دستمزد 150 دلار در هفته در كمپانی كی استون استخدام شد، یك بازیگر سیار نمایش‌های وودویل امریكایی بود. در نخستین فیلمی كه به نام در تلاش معاش (1914) برای مك سنت بازی كرد، نقش یك شیك پوش تیپیك انگلیسی به او محول شد، اما با فیلم دومش، مخمصه غریب مبیل 1914، كاركتر یك ولگرد كوچولو را معرفی كرد؛ كاركتری كه بعدها او را شهره آفاق ساخت و به یك نماد جهانی سینمایی از یك فرد عامی در دوران ما بدل كرد.



 
چاپلین در كمپانی كی استون در 34 فیلم كوتاه و 6 حلقه‌ای داستانی با عنوان رمانس ناكام تیلی (1914) به كارگردانی مك سنت بازی كرد و كاراكتر این دلقك ریزنقش محزون را به تدریج پرورش داد. شخصیتی با كفشهایی كه برایش بزرگ بودند، شلواری گشاد و كتی تنگ كه كلاه لبه‌دار دربی بر سر می گذاشت. شخصیت پردازی درخشان او، همراه با حركات پانتومیم كه چارلی تبحر بی‌مانندی در آن داشت، از ولگرد كوچولو انسانی ساخت كه با جهان پیرامون خود به كلی بیگانه است.

از جمله مشهورترین فیلمهایی كه چاپلین در كمپانی اسانی ساخت، می‌توان به ولگرد، شغل، بانك، شبی در نمایش اشاره كرد. این فیلم‌ها در سال 1915 ساخته شدند. این فیلم‌ها چندان مورد استقبال قرار گرفتند كه چارلی سال بعد درخواست هفته‌ای 10 هزار دلار به اضافه پیش پرداختی معادل 150000 دلاری پس از امضای قرارداد برای ساختن 12 فیلم برای كمپانی میوچوال را كرد.


 

معروف‌ترین فیلم‌های چاپلین در كمپانی میوچوال عبارتند از: بازرس فرودگاه (1916)، مامور آتش نشانی (1916)، ساعت یك صبح (1916)، سر سره بازی (1916)، سمساری (1916)، خیابان اوباش (1917)، مهاجر (1917)، ماجراجو (1917).

چاپلین در سال ۱۹۱۹ به همراهی تعدادی از دوستان سینمایی‌اش اتحادیه سینماگران را تاسیس كرد. آن زمان این فرصت برای او پدید آمده بود تا پس از سالها، به دلمشغولی‌های خود بپردازد و فارغ از نظام مافیایی حاكم بر هالیوود، حرف دل خویش را به زبان تصویر بیان كند.

بسیاری چارلی چاپلین را تنها یك كمدین موفق می‌دانند حال آنكه او در طول زندگانی خود در زمینه موسیقی نیز استعداد فراوانی از خود نشان داد. ساخت موسیقی فیلم كار عادی وی بود و توانست در مجموع موسیقی 23 فیلم را به پایان برساند. موسیقی فیلم لایم لایت ساخته چاپلین در سال 1972 برنده جایزه اسكار شد.

شخصیت چاپلین بیشتر به عنوان "آواره" شهرت یافت كه در زبانهای مختلف دنیا مفهومی به مانند فردی ولگرد با رفتارهای پیچیده اما بزرگ منشانه داشت. در سال ۱۹۱۵ چاپلین با یك كمپانی تازه قرارداد بست و مشغول ساخت فیلم‌های بلندتری شد.


 


 
در سال ۱۹۱۶ كمپانی فیلم موچوال مبلغ ۶۷۰ هزار دلار با چاپلین قرارداد بست و در مدت ۱۸ ماه وی ۱۲ فیلم بلندمدت كمدی برای آنها ساخت كه در این نوع از ویژگی ممتازی در تاریخ سینما برخوردار بودند. در واقع تمام فیلم‌های كه در این كمپانی ساخته شد، به یك اثر كلاسیك سینمای كمدی تبدیل شدند.

در پایان این سالها آمریكا وارد جنگ جهانی شد و چاپلین دورهٔ جدیدی از سینمای خود را با دوستانی آغاز كرد. از سال ۱۹۱۸ چاپلین در استودیو خود مشغول به كار شد. تمام فیلمهای پیشین دوباره ویرایش و كات شدند و در سال‌های مختلف موسیقی و تدوین جدید صورت گرفت.

دیكتاتور بزرگ نخستین فیلم كاملا ناطق چاپلین بود كه در اوضاع نابسامان جهانی در دهه 40، اثری ضد نازی بود. این فیلم در مورد دیكتاتوری اروپایی و در واقع تاریخچه زندگی آدنوید هینكل، دیكتاتور كشور خیالی تامانیا است كه دست به كشتار یهودی‌ها می‌زند و اروپا را درگیر جنگ می‌كند.

برخی این فیلم را نپسندیدند و برخی جنبه سیاسی آن را جدی و برخی آن را به قدر كافی جدی نگرفتند. با این حال این فیلم از نظر تجاری محبوبیت فراوانی پیدا كرد و چاپلین را همچنان به عنوان یك ستاره در اوج نگاه داشت. سرانجام، سر چارلز اسپنسر چاپلین، اسطوره سینمای صامت (1889- 1977)، 25 دسامبر سال 1977 در سن 88 سالگی درگذشت.


 


برخی از افتخارات چارلی چاپلین:


برنده جایزه اسكار بهترین موسیقی اورجینال برای فیلم لایم لایت در سال ۱۹۷۳
نامزد دریافت جایزه اسكار در رشته‌های بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم دیكتاتور بزرگ در سال ۱۹۴۱
نامزد دریافت جایزه اسكار در رشته بهترین فیلم نامه اورجینال برای فیلم موسیو وردو در سال ۱۹۴۸
دریافت جایزه اسكار بهترین دستاورد هنری برای فیلم سیرك در سال ۱۹۲۹
دریافت جایزه افتخاری یك عمر فعالیت هنری در سال ۱۹۷۲
برنده جایزه افتخاری شیر طلایی از جشنواره ونیز در سال ۱۹۷۲

برخی از فیلم‌های چارلی چاپلین:


آتش‌نشان، ماجراجو، یك زندگی سگی، پسر بچه، دیكتاتور بزرگ، سیرك، شهر نورانی می‌شود، عصر جدید، مغازه وسیقه گذاری، دریا، غریبه، یك زن، بانك، سرسره بازی، خیابان آرام ...


نمایی از برخی فیلم‌های كمدی چارلی چاپلین








































چارلی چاپلین، در كنار گاندی




چارلی چاپلین، در كنار آلبرت اینشتین



:: موضوعات مرتبط: دل مشغولیهای من , ,
:: بازدید از این مطلب : 461
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : یک شنبه 4 ارديبهشت 1390 | نظرات ()